این سریال ساعت ۲۲ جمعه شبها روانه آنتن شبکه یک سیما میشود. سریال شوق پرواز تلاش کرده تا از زاویهای جدید به زندگی شهید عباس بابایی بپردازد. کارگردانی زندگینامه این شهید عالیقدر را یدالله صمدی برعهده دارد که گفتوگوی ما با این کارگردان را در ادامه میخوانید.
- زندگی شهید بابایی از چه زاویهای روایت میشود؟
در این زندگینامه، یک نخ تسبیح داستانی و گرههای آنچنانی را نباید داشته باشیم؛ البته داریم ولی در هرفصلی گرهی بهوجود میآید و درواقع یک قصه روایی است که بینندگان از همان روز اول، انتهای آن را میدانند؛ اینکه عباس بابایی شهید خواهد شد. چگونگی آن و تصویرش برای ما مهم است وگرنه همه میدانند که شهاب حسینی در سریال شهید بابایی بازی میکند و انتهای آن هم شهادت است.
حال نوع روایت زندگی این آدم فرق دارد و درباره آن ادعا دارم که یک جور دیگر روایت شده و از «ب» بسمالله شروع نشده است که بخواهد بهترتیب جلو برود بلکه با ابزار و ترفند دیگری ضمن رعایت تعلیقهای مرسوم درامنویسی، قصهگویی، نقطه عطفها و اوج و فرودهایی که داریم در نهایت روایت بنده است.
- اشاره کردید که پایانبندی سریال از شکل متفاوتی برخوردار است؛ این متفاوت بودن در چیست؟
پایانبندی مثل همیشه نیست و تا به حال یادم نمیآید که پایانبندی سریالی به این شیوه بوده باشد؛ البته من ترجیح میدهم درباره آن حرف نزنم تا مخاطبان خودشان ببینند.
- روند کار تولید چطور بود؛تصویربرداری بخشهای مربوط به زندگی شهید بابایی در آمریکا چگونه انجام شد؟
تصویربرداری نزدیک به یکسال است که تمام شده و مراحل فنی آن انجام میشود که این بخشها کار میبرد. من متأسفم و از آنهایی که مرتبط با این مورد بودند و بهنظرم کم کاری کردند، راضی نیستم؛ اینکه 2سال از زندگی عباس بابایی در سالهای ۱۹۷۰ در آمریکا میگذرد و فرازهایی از زندگی ایشان را من در موقع تحقیق، پیدا کرده و نوشتم. از کسانی کمک گرفتم که در آن سالها در آمریکا با عباس بابایی همدوره بوده و از نزدیک با او زیر یک سقف زندگی کردهاند. آنها میدانند که او چه جور آدمی بوده است؛ هم به لحاظ مهارتهای آموزشی و هم در بحث دلمشغولیها و دغدغههایش؛ اینکه منش و رفتارش در یک کشور غریب چطور بوده است؟ خیلی خوب بود که اینها به تصویر کشیده بشود چون امروز نسل جدید آن را میبیند که اینطور هم میشود زندگی کرد؛ هم دانشجوی خوبی باشی، هم بچه باحالی باشی، هم شوخ طبع باشی و اطرافیانت دوستت داشته باشند، هم پایبند به عقاید خود باشی و هم یار کسانی که با تو هستند باشی. این موارد ارزان به دست نمیآید و بهطور حتم ریا هم در آن وجود ندارد. این مسائل زیباست و هرکدام یک قصه است که مطمئن هستم اگر همه آنها به تصویر کشیده میشد مورد اقبال جوانان قرار میگرفت. ما هم تلاش کردیم تا جایی که میشود صحنهها را شبیه به تگزاس آن سالها به تصویر بکشیم.
- چرا برای تصویربرداری این بخشها به آمریکا نرفتید؟
مسائل مالی باعث شد تا ما از رفتن به آمریکا منصرف بشویم. من 2سال فریاد زدم و وقتی که کار آماده شد دیدند که از قسمت ۶ و ۷ به بعد جای آمریکا خالی است. من هزار بار گفته بودم. من خارج ندیده نیستم که بخواهم حرص بزنم کشورهای خارجی را ببینم، الان به این نتیجه رسیدهاند که جایش خالی است؛ خب، پول میدادید تا میرفتیم میگرفتیم. الان فیلمبرداری حدود یک سال است که تمام شده، شهاب حسینی با آقای کمال تبریزی کار میکند، شهرام حقیقت دوست در حال کار کردن در تئاتر است و گروه تولید دنبال کار و زندگیشان رفتهاند.
چه کار کنیم که الان بگوییم اینجا آمریکاست؟ باید تعدادی بازیگر آمریکایی پیدا کنیم. بازیگر خارجی با لهجه آمریکایی نداریم، بازیگر که هیچ، نابازیگر هم نداریم. آدم میآورند و میگویند ازاوکراین یا کنیا آمده است. انگلیسی بلد است. ولی لهجهاش آمریکایی نیست، میخواهیم دوبله کنیم، باز یک ماجرای جدید پیش میآید.
من با چنین شرایطی چگونه باید آمریکا را به تصویر بکشم که به من کارگردان نخندند؟ کما اینکه تعدادی فیلم دیدهایم که در ایران بخشهای خارجی را گرفتهاند و ما خندیدهایم. متقابلا فیلمهایی دیدهایم که درجه این سریال را که «الف ویژه» است نداشتهاند و به لحاظ شخصیت بزرگواری که ما زندگیاش را میسازیم مهم نبودهاند، به لحاظ چهرهها و ستارهها هم حائز اهمیت نبودهاند ولی رفتهاند خارج از کشور فیلمبرداری کردهاند. چطور سرمایهگذاری و بودجه به آن داده میشود ولی به یک پروژه با اهمیتتر این بودجه اختصاص نمیگیرد و ما باید التماس کنیم که بودجه در اختیارمان قرار بدهید؟ ما قول میدهیم که یک هفتهای کارمان را انجام میدهیم و برمیگردیم. ما تا جایی که توانستیم در تولید این سریال فروگذار نکردهایم. ارتش و خصوصا نیروی هوایی تا جایی که امکان و شرایط داشتند کمکمان کردند.
- چقدر از منابع آرشیوی استفاده کردید؟
به بخش آرشیوی هم نیاز داشتیم و به صداوسیما رجوع کردیم که البته نتوانستند کمک زیادی به ما بکنند. ما لیستی به آنها دادیم و آنها مواردی را به ما ارائه کردند ولی کیفیتها، کیفیت خوبی نیست، حال نمیدانم فیلمهای با کیفیتتر هم موجود بود و در اختیار ما قرار ندادند یا کلا همان فیلمها را در اختیار داشتند. آرشیوی هم از بنیاد شهید و نیروی هوایی در اختیار ما قرار گرفت که کیفیتشان بهتر بود. در جاهایی هم که هیچ دسترسی به آرشیوی وجود نداشت و ما نمیتوانستیم مثلا میگ شکاری به هوا بفرستیم تا شلیک کنند، فیلمها را میگرفتیم تا با جلوههای ویژه بازسازی شود. در هر صورت تا آنجا که شده فروگذار نکردهایم و اگر جاهایی هم کار دچار ضعف بود، عمدی در کار نبوده است.
- تعامل تلویزیون با شما چطور بود و سریال چقدر شامل ممیزی شد؟
ما در این مملکت زندگی میکنیم و میدانیم چه چیزهایی را باید رعایت کنیم، البته بخشی از مواردی که نامش ممیزی است، سلیقهای است و بخشی را هم ما نمیدانستیم که باید آنها را بیان کرد. راجع به مواردی هم که اصلاحی دادهاند، دوباره خودشان اغماض کردهاند که من از تلویزیون ممنون هستم. فرض کنید اگر در قسمتی ۸ مورد ممیزی درآمده، بعد از صحبت ما و ارائه دلایلمان بدون اغراق حدود ۶ مورد حذف نشده و مواردی هم که حذف شده است، مواردی نبوده که خیلی مهم باشد یا به کار لطمه بزند.